قدیمها را چه کسی در خاطر دارد، قدیم ها !
واژه ایست تکراری اما پر کاربرد در روزمرگی مردمان این زمان جدید.
قدیم ها همه چیز خوب بود اما رنگی نه ! همه چیز سیاه و سفید در تلوزیون خانه ما پخش میشد اما همان تلوزیون کوچک سیاه و سفید ، خودش هم قرمز بود با دکمه های سیاه و کوچک.
در قدیمها آدم ها رسمی بودند و والبطه خوش بو ، خوش پوش و رنگی .
شاید بپرسید چرا ؟ همه چیز در آنها بوی خودش را داشت مثل بوی خاطرات ، بوی آرزو و حتی آفتاب و برف زمستانی همه و همه بوی خاص خودش را داشتند.
آیا این همان معنی واقعی زندگی نیست.
در آن زمان های قدیم (خاص) یعنی دل های رنگی داشتن یعنی هنگام بارش باران های پاییزی و در تنهایی کامل صورتت را به سمت آسمان بگیری و به همان شکل که باران صورتت را نوازش میکند بگویی ممنووووونم آسمون ممنون خدا که هستی .
آدمهای رنگی با نگاه ها و تفکرات رنگی با تلوزیون سیاه و سفید آشنا شدند و همه چیز رفته رفته سیاه و سفید شد.
آدمهایی که عادت داشتند روزانه ساعتی را برای خاندن کتاب ها وقت بگذارند و در ذهن های رنگیشان تصورات رنگی کنند ، حالا و به مرور زمان با جعبه جادو آشنا میشدند.
روزها ، ماه ها و سالها از ظهور تلوزیون گذشته و انسان رنگی دیگر تفکر رنگی نمیکند و در ساعات طولانی عمرش به تفکرات دیگران نگاه میکند و زندگی ، زمان ، فصل ها و تمام دنیای پیرامونش را جوری میسازد که دیگران در آن جعبه جادو به نمایش میگذاشتند .
پس از آن تفاوت در رفتار مردمان، آشکار شد لباس های رنگی برای روح های سیاه و سفید .یا
اگر میخواهید شاد شوید به فروشگاه ما سر بزنید .
تخفیف فوقالعاده .
قرعه کشی فلان و بهمان .
و آگهی هایی که نشانه ای بود از عدم آگاهی انسان در روز+مرگی تدریجی خود.
قدیمها و آدمهایش بوی خوب میدادند هر خانواده ای بوی مخصوص به خودش را داشت و اما بعد . بو ها باهم ترکیب شدند و بوی خوبی به مشام نمیرسید .
کتاب پنجره ایست رو به دنیای خیال ،گاهی بنشین و با تخیلت دنیای خیال و حقیقت را آن گونه که میپسندی رنگی ، عطراگین و زیبا کن.
حالا شمارا دعوت میکنم به شنیدن موسیقی رنگی، از قدیمها که با شنیدنش اولین تصورتان یاد پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها تازه خواهد شد و بعد سیاه و سفید بودن آن در ذهن نقش خواهد بست و سپس تصویر یک گرامافن یا رادیو چوبی قدیمی روی تاقچه اتاق .
با هم گوش خواهیم داد تا باز هم به یاد گذشته ها رنگی شویم.
درباره این سایت